یکی از اصلیترین آموزههای اقتصادی این است که باید همیشه به اندازهی سودی که کسب میکنیم، خطر را به جان بخریم. این آموزهی اصلی در بازارهای مالی هم برقرار است و به ریسک به ریوارد (Risk to Reward) معروف است. در این مقاله از وبلاگ پراپی، درباره ریسک به ریوارد حرف میزنیم و تمام نکات مربوط به آن را بررسی خواهیم کرد.
ریسک به ریوارد (Risk to Reward) چیست؟
در پراپ فرمها، ریسک به ریوارد به میزان ریسکی اشاره دارد که معاملهگر در یک معامله یا استراتژی میپذیرد تا بتواند سود مورد انتظارش را برداشت کند. به بیان سادهتر میتوان گفت: ریسک مقدار پولی است که ممکن است در یک معامله از دست برود (مثلاً حد ضرر) و ریوارد مقدار پولی است که ممکن است در صورت موفقیت معامله به دست بیاید (مثلاً حد سود).
یکی از معیارهای مهم برای پراپ فرمها به منظور ارزیابی معاملهگران، عملکرد آنها در به دست آوردن نسبت ریسک به ریوارد است. مثلا بسیاری از پراپ فرمها معیارهایی دارند که نشان میدهد معاملهگر باید نسبت ریسک به ریوارد معقولی داشته باشد (مثلاً حداقل ۱:۲ یا ۱:۳).
از سوی دیگر پراپ فرمها نسبت پایین ریسک به ریوارد (مثل ۱:۱ یا پایینتر) را مناسب ارزیابی نمیکنند وراکه معمولاً در بلندمدت سودآوری ندارد. علاوه بر این پراپ فرمها به دنبال معاملهگرانی هستند که بتوانند با ریسک کنترلشده، سودهای بالاتری به دست بیاورند.
اهمیت ریسک به ریوارد (Risk to Reward) در پراپ فرمها
مفهوم ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) نقشی کلیدی در عملکرد پراپ فرمها دارد. اما این نقشها شامل چه مواردی هستند و چرا اهمیت دارند؟
ارزیابی عملکرد معاملهگر
پراپ فرمها از ریسک به ریوارد برای سنجش مهارت معاملهگران استفاده میکنند. پراپ فرمها با ارزیابی این شاخص میتوانند اطلاعات دقیقی از معاملهگر دریافت کنند. بنابراین معاملهگری که بتواند معاملات خود را با نسبت ریسک به ریوارد بالا مدیریت کند، نشان میدهد که توانایی برنامهریزی دقیقی دارد، میتواند زیانهای کوچک را در برابر سودهای بزرگ کنترل کند و در معاملات مختلف خود، از رویکردی منطقی و سیستماتیک پیروی کند.
مدیریت ریسک پراپ فرم
وقتی پراپ فرمها سرمایه خود را در اختیار معاملهگران قرار میدهند، میخواهند مطمئن شوند که مدیریت سرمایه به درستی اتفاق میافتد. بنابراین استراتژیهای مبتنی بر ریسک به ریوارد میتواند این اطمینان را به همراه داشته باشد و ضررهای بزرگتر، از طریق حد ضرر کنترل شوند. علاوه بر این پراپ فرمها میتوانند اطمینان حاصل کنند که سودهای بالقوه، زیانهای احتمالی را جبران کنند و سرمایه پراپ فرم در درازمدت رشد پایدار داشته باشد.
افزایش احتمال سودآوری در بلندمدت
یک استراتژی با نسبت ریسک به ریوارد بالا (مثلاً 1:3 یا بیشتر) به این معناست که حتی اگر معاملهگر در کمتر از نیمی از معاملات خود موفق باشد، همچنان میتواند سودآور باقی بماند. بنابراین پراپ فرم با در نظر گرفتن این پیشفرض میتواند از سودآوری معاملهگر اطمینان حاصل کند.
مثلا اگر در ۱۰ معامله با نسبت ریسک به ریوارد 1:3، معاملهگر تنها در ۴ معامله موفق باشد، همچنان سود کلی او حفظ خواهد شد.
کمک به طراحی قوانین مدیریت سرمایه
بسیاری از پراپ فرمها قوانین خاصی برای حداکثر ریسک مجاز روزانه، هفتگی یا کلی دارند. پراپ فرمها با تعیین این قوانین، دستاندازی را پیش پای معاملهگران قرار میدهند تا آنها با در نظر گرفتن این قوانین، نسبت ریسک به ریوارد خود را تنظیم کنند.
ایجاد نظم در معاملات
در نظر گرفتن ریسک به ریوارد نه تنها برای پراپ فرمها اطمینان خاطر به همراه دارد، سبب تغییراتی در معاملهگران هم خواهد شد. بنابراین باعث میشود آنها از تصمیمگیری احساسی پرهیز کنند، برای هر معامله حد ضرر و حد سود مشخصی تعیین کنند و از رفتارهای پرریسک و غیرمنطقی دوری کنند. مجموعه این رفتارها دقیقاً همان چیزی است که پراپ فرمها به دنبال آن هستند.
ایجاد استراتژیهای پایدار و مقیاسپذیر
استفاده از ریسک به ریوارد به معاملهگران اجازه میدهد استراتژیهایی را ایجاد کنند که در شرایط مختلف بازار قابل اجرا باشند. این درحالی است که پراپ فرمها هم تمایل دارند با معاملهگرانی کار کنند که استراتژیهایشان در بلندمدت قابل اعتماد باشد.
مزایا و معایب نسبتهای ریسک به ریوارد بالا یا پایین
همانطور که میدانیم، نسبت ریسک به ریوارد میتواند بالا یا پایین باشد. این دو حالت چه مزایا و معایبی را به دنبال دارند؟ در ادامه به این سوال مهم پاسخ میدهیم.
مزایای نسبت ریسک به ریوارد بالا
وقتی نسبت ریسک به ریوارد بالاست (مثلاً 1:3 یا بیشتر) چند مزیت برای معاملهگر و پراپ فرم قابل مشاهده است:
- در این شرایط حتی اگر درصد معاملات موفق پایین باشد (مثلاً ۳۰-۴۰٪)، معاملهگر میتواند در مجموع سودآور باشد.
- در این شرایط بار روانی معاملات کمتر است زیرا با تنظیم حد ضرر کوچک و حد سود بزرگ، معاملهگر کمتر نگران ضررهای کوچک است و با چند معامله موفق میتواند زیانها را جبران کند.
- استراتژیهایی با نسبت ریسک به ریوارد بالا معمولاً در درازمدت پایداری بیشتری دارند.
معایب و خطرات نسبت ریسک به ریوارد بالا
وقتی نسبت ریسک به ریوارد بالاست (مثلاً 1:3 یا بیشتر) معایب و ریسکهایی برای معاملهگر و پراپ فرم قابل مشاهده است:
- در این شرایط به دلیل تعیین حد سودهای بزرگ، احتمال رسیدن به حد سود، خصوصاً در بازارهای پرنوسان کمتر است.
- معاملات با نسبت ریسک به ریوارد بالا معمولاً زمان بیشتری برای رسیدن به حد سود نیاز دارند که میتواند باعث کاهش تعداد معاملات در روز یا ماه شود.
- برای یافتن نقاط ورود و خروج مناسب، به تحلیلهای پیچیدهتری نیاز است تا حد سود منطقی باشد.
مزایای نسبت ریسک به ریوارد پایین
در این شرایط احتمال موفقیت در هر معامله بیشتر است. علاوه بر این معاملهگران میتوانند در بازههای زمانی کوتاهتری، معاملات بیشتری انجام دهند.
از سوی دیگر نسبتهای پایینتر میتوانند برای معاملهگران تازهکار که به دنبال نتایج سریع هستند، جذابتر باشند.
یک مزیت دیگر نسبتهای ریسک به ریوارد پایین این است که میتوان در بازارهای نوسانی، با ثلاتتر رفتار کرد.
معایب و خطرات نسبت ریسک به ریوارد پایین
- در این حالت حتی یک ضرر بزرگ میتواند چندین معامله موفق را بیاثر کند، به خصوص اگر مدیریت سرمایه مناسبی انجام نشود.
- در این شرایط معاملهگر باید درصد موفقیت بسیار بالایی داشته باشد (مثلاً ۷۰-۸۰٪) تا در مجموع سودآور تلقی شود.
- در این شرایط و در صورتی که در مدیریت ریسک دقت کافی لحاظ نشود، زیانها میتوانند از سودها پیشی بگیرند و سرمایه تحلیل برود.
- نیاز به نرخ موفقیت بالا میتواند فشار روانی بر معاملهگر را بالا ببرد.
مقایسه کلی و انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد
ویژگی | نسبت بالا (1:3 یا بیشتر) | نسبت پایین (1:1 یا کمتر) |
ریسک | کم (زیان کوچکتر) | زیاد (زیان میتواند سودهای کوچک را خنثی کند) |
احتمال موفقیت در معامله | کمتر | بیشتر |
زمان مورد نیاز | بیشتر | کمتر |
نیاز به نرخ موفقیت | پایین (۳۰-۴۰٪) | بالا (۷۰-۸۰٪) |
پایداری بلندمدت | بیشتر | کمتر |
اشتباهات رایج معاملهگران در استفاده از ریسک به ریوارد
اشتباهات رایج معاملهگران در استفاده از نسبت ریسک به ریوارد میتواند تأثیرات مخربی بر عملکرد معاملاتی آنها داشته باشد. بسیاری از معاملهگران به دلیل درک نادرست یا اجرای نامناسب این مفهوم، نتایج ضعیفی کسب میکنند. برخی از این اشتباهات رایج عبارتند از:
- تعیین غیرمنطقی حد سود و حد ضرر: معاملهگران ممکن است بدون در نظر گرفتن شرایط بازار یا استراتژی معاملاتی خود، نسبتهایی غیر واقعی مانند 1:5 یا 1:10 را انتخاب کنند. در نتیجه بازار اغلب به حد سود نمیرسد و معاملهگر دچار ضرر میشود.
- عدم پایبندی به نسبت تعیینشده: ممکن است وقتی بازار برخلاف پیشبینی اولیه حرکت میکند، معاملهگران حد سود یا حد ضرر خود را تغییر دهند. این رفتار معمولاً منجر به زیانهای بیشتر یا سودهای کمتر از انتظار میشود.
- بیتوجهی به نرخ موفقیت استراتژی: درحالی که نرخ موفقیت استراتژی معاملهگران پایین است، آنها نسبتهای بالا (1:3 یا بیشتر) را انتخاب میکنند. در نتیجه زیانهای متوالی باعث کاهش اعتمادبهنفس و سرمایه میشود.
- استفاده از نسبت یکسان در تمام معاملات: برخی معاملهگران بدون توجه به شرایط بازار، برای تمام معاملات خود نسبت ثابت (مثلاً 1:2) را اعمال میکنند. در نتیجه این نسبت در بازارهای مختلف، نتایج یکسانی به بار نمیآورد.
- نادیده گرفتن مدیریت سرمایه: معاملهگران ممکن است نسبت مناسبی از ریسک به ریوارد را انتخاب کنند اما حجم معاملهشان به قدری بزرگ باشد که زیانهای کوچک نیز تأثیر زیادی بر کل حساب داشته باشد. در نتیجه خطر از دست دادن سریع سرمایه افزایش مییابد.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی مفهوم ریسک به ریوارد (Risk to Reward) پرداختیم. علاوه بر تعریف این نسبت، کاربردهای آن را بررسی کردیم و دلایل اهمیت آن را نیز شرح دادیم.
ریسک به ریوارد شاخص بسیار مهمی برای پراپ فرم هاست که با استفاده از آن میتوانند معاملهگران خود را مورد ارزیابی قرار دهند. در انتها نیز به بررسی رایجترین اشتباهات معاملهگران هنگام تعیین نسبت ریسک به ریوارد پرداختیم.
سوالات متداول
ریسک به ریوارد (Risk to Reward) چیست؟
به نسبت سود احتمالی به زیان احتمالی در یک معامله، ریسک به ریوارد گفته میشود.
ریسک به ریوارد (Risk to Reward) مناسب چقدر است؟
ریسک به ریوارد مناسب نه باید خیلی بالا باشد و نه خیلی پایین؛ معمولاً حداقل 1:2 یا بیشتر توصیه میشود.
چرا نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward) مهم است؟
زیرا برای مدیریت ریسک و افزایش سودآوری در بلندمدت نقشی اساسی دارد.
چطور میتوان نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward) را محاسبه کرد؟
با تقسیم سود هدف (TP) بر میزان زیان قابل تحمل (SL)، نسبت ریسک به ریوارد به دست میآید.
استفاده از کلمات و محتوای توهینآمیز و غیراخلاقی به هر شکل و هر شخص ممنوع است.
انتشار هرگونه دیدگاه غیراقتصادی، تبلیغ سایت، تبلیغ صفحات شبکههای اجتماعی، قراردادن اطلاعات تماس و لینکهای نامرتبط غیرمجاز است.
دیدگاههایی که از قوانین فوق تخطی کرده باشند، تأیید نمیشوند.